زندگی شیرین

لطفا با لبخند وارد شوید

زندگی شیرین

لطفا با لبخند وارد شوید

لاستیک مفید

یه روز یه پیرمرد کنار خیابون منتظر اتوبوس بود که یه زن وشوهر جون با نه تا بچه اومدن واوناهم منتظرشدن تا اتوبوس بیاد.ولی اوتوبوسی که اومده بود فقط به اندازه ده نفر جای خالی داشت.وتصمیم براین شد که خانم جوون ونه تابچه سوارشن ومردجوون وپیر مرد پیاده تا ایستگاه بعدی برن.درطول مسیر صدای تق تق عصای پیرمرد،مرد جوون رو کلافه کرد تا اینکه باعصبانیت به پیرمرد گفت:اگه یه تیکه لاستیک میذاشتی سرچوبت الان صدای تق تقش رو اعصابم نبود...پیرمرد گفت: دیوث اگه توقبلا یه پلاستیک گذاشته بودی سر چوبت ما الان مجبور نبودیم این مسیرو پیاده بریم.پس خفه شو و به راهت ادامه بده

شیطنت زنانه

یک روز یک زن و مرد ماشینشون با هم تصادف ناجوری می کنه. بطوریکه ماشین هردوشون بشدت آسیب میبینه. ولی هردوشون بطرز معجزه آسایی جون سالم بدر می برن. وقتی که هر دو از ماشینشون که حالا تبدیل به آهن قراضه شده بیرون میان، رانندهء خانم بر میگرده میگه: - آه چه جالب شما مرد هستید!…. ببینید چه به روز ماشینامون اومده! همه چیز داغون شده ولی ما سالم هستیم! این باید نشونه ای از طرف خدا باشه که اینطوری با هم ملاقات کنیم و ارتباط مشترکی رو با صلح و صفا آغاز کنیم! مرد با هیجان پاسخ میگه: - اوه … “بله کاملا” …با شما موافقم این باید نشونه ای از طرف خدا باشه! بعد اون خانم زیبا ادامه می ده و می گه: - ببین یک معجزه دیگه! ماشین من کاملن داغون شده ولی این شیشه مشروب سالمه. مطمئنن خدا خواسته که این شیشه مشروب سالم بمونه تا ما این تصادف خوش یمن که می تونه شروع جریانات خیلی جالبی باشه رو جشن بگیریم! و بعد خانم زیبا با لوندی بطری رو به مرد میده. مرد سرش رو به علامت تصدیق تکان میده و در حالیکه زیر چشمی اندام خانم زیبا رو دید می زنه درب بطری رو باز می کنه و نصف شیشه مشروب رو می نوشه و بطری رو برمی گردونه به زن. زن درب بطری رو می بنده و شیشه رو برمی گردونه به مرد. مرد می گه شما نمی نوشید؟! زن لبخند شیطنت آمیزی می زنه در جواب می گه: - نه عزیزم ، فکر می کنم الان بهتره منتظر پلیس باشی